مدتها فکر می کردم که هر آدمی باید بداند که توی زندگی اش به کجا می خواهد برسد.
بعدها فهمیدم که اساسا قرار نیست آدم، آخر عمرش به جایی برسد.
بلکه صحیح تر است بگوییم که هر انسانی آخر عمرش به چه چیزی «تبدیل می شود».
مثل کاغذی که وقتی می سوزد تبدیل به خاکستر می شود؛
مثل بذری که وقتی عمرش تمام می شود تبدیل به یک درخت یا بوته گل می شود!
اما انسان، می تواند تبدیل به چیزهایی شود که برای مدتها پس از مرگش زنده بمانند....
مثل بتهوون که خودش را تبدیل به سوناتهای مهتاب و فورالیزه کرد...
مثل داوینچی که خودش را تبدیل به تابلوی مونالیزه کرد...
مثل ون گوگ که خودش را تبدیل به گلهای افتاب گردان کرد...
مثل سهراب که خودش را تبدیل به حجم سبز کرد...
مثل شاملو که خودش را تبدیل به آیدا در آینه کرد...
مثل مشیری که خودش را تبدیل به شعر کوچه کرد...
تو میخواهی به چه چیز تبدیل شوی......؟؟؟
پیش از آنکه مرگ بر در بکوبد،
هر آنچه داری تقسیم کن!
آیا می توانی ترانه ای زیبا بخوانی؟ بخوان و آن را تقسیم کن.
آیا می توانی تصویری را نقاشی کنی؟ نقاشی کن و آن را تقسیم کن.
هر آنچه در کف داری...
و هرگز کسی را ندیده ام که چیزی برای تقسیم کردن نداشته باشد.
نمیتوانی بر ذهنت اعتماد کنی
نمی توانی ذهن را باور کنی.
بخاطر داشته باش که ذهن چیست .
او تودهای از افکار گذشته
و نگرانی های آینده است .
این همه ی آن چیزی است که ذهن توست .
اما برای اینکه به حقیقت راه یابی ,
باید پیش روی خدا عریان بایستی .
با عریانی منظورم انصراف از همه چیز است ,
همه ی خواستهها و آرزوهایت .
آنچه که باید انجام دهی خالی کردن ذهنت است .
تو باید ذهن خود را از همه ی فکرها خالی کنی .
باور کن که واقعاً به این سختی نیست .
چگونه اینکار را بکنی ؟
به افکارت بسادگی نگاه کن .
به افکارت خیره میشوی .
از هر عملی که بجا می آوری متوجه میشوی .
صبح از لحظه ای که از تختخواب بر می خیزی ,
متوجه آنچه که میکنی میشوی .
انسانیه که با خودش و با آدمهاى اطرافش در حال جنگ و ستیز نیست، نتیجتاً حضورش به آدم انرژى میده!
بیشتر از اینکه انتقادگر باشه، مشوقه!
بیشتر از اینکه منفى باشه، مثبته!
بیشتر از اینکه متکبر باشه، متواضعه!
بیشتر از اینکه بخواد خودنمایى کنه، دوست داره در یک فضاى اشتراکى، دیگرانو ببینه و همینطور خودش دیده بشه!
انسان متعالی زیباییهارو میبینه و به زبون میاره!
مزاح و طنز خوبى داره!
انسان متعالی همونى هست که میبینى، فى البداهه است!
خلاقیت داره، برخوردش محترمانه است، حرمت شما حفظ میشه، میتونید به او اعتماد کنید، احساس امنیت کنید!
انسان متعالی کنترل نیاز نداره، تحقیر نیاز نداره، تسلط نیاز نداره!
با مجموعه رفتارهاش به شما احساسى رو میده که در حقیقت شما خودت رو مثبت تر و بهتر از اونى که هستى میبینى!
به عوام و حساسیت هاشان نگاه نکن .
در بند عوام نباش. قضاوت عوام تو را نفریبد .
هیچ کس جز ذات هستی در مورد تو قضاوت نخواهد کرد.
هیچ کس نمی تواند در مقام قاضی بنشینید حتی خود تو .
تو نیز در مورد دیگران قضاوت نکن .
بی تردید تو نیز بازی های پنهان اندر پرده را نمی دانی .
قضاوت نکن و در بند قضاوت دیگران نیز نباش . تو تنها یی. یکه ای.
تو قبلا نبو ده ای و همچون تویی نیز هرگز نخواهد آمد .
تو زیبایی. بپذیر. هرچه می خواهد پیش بیاید گو پیش بیاید چه باک ؟
تو از میانشان گذر کن
** امواجی که از ذهن شما ساطع میشود،
در کانئات تاثیر زیادی به جا میگذارد **
پس بر احساسات خودتان مسلط باشید و بدانید جزیی ترین فکری
که از ذهن شما رد میشود آینده تان را تحت تاثیر قرار میدهد ....
** رویاهای شما در کائنات شوری بر پا میکنند *
وقتی شما تغییر می کنید ....
جهان شما هم تغییر می کند .
زیرا جهان تنها بازتابی است از آگاهی شما..........
در جهان تنها یک فضیلت وجود دارد
و آن آگاهی است .
و تنها یک گناه
و آن جهل است .
و در این بین ، باز بودن و بسته بودن چشم ها تنها تفاوت میان انسان های آگاه و نا آگاه است .
نخستین گام برای رسیدن به آگاهی
توجه کافی به کردار ، گفتار و پندار است .
زمانی که تا به این حد از احوال جسم ذهن و زندگی خود با خبر شدیم
آنگاه معجزات رخ می دهند .